یه روز صبح یه خبرنگاره یه روزنامه محلی داشت میرفت سرکار که به ترافیک شدیدی برمیخوره و متوجه تصادفی میشه که باعث ترافیک شده بود و وقتی دید که نمیتونه به موقع سرکارش برسه تصمیم میگیره همونجا کارش رو انجام بده و یه خبر داغ از تصادف تهیه کنه.
جمعیت زیادی دور محوطه تصادف جمع شده بودن و این نشون میداد که حادثه بدی رخ داده !
بنابراین خبرنگار زرنگ فکر جالبی برای رسیدن به صحنه ی تصادف به ذهنش رسید. و بلافاصله فریاد زد:
برید کنار... بذارید رد شم.... خواهش میکنم بذارید رد شم... من پسرشم... راه رو باز کنید... من پسرشم!!!
ولی وقتی به صحنه تصاف رسید فکر میکنید چی دید؟
......
.........
...........
.........
......
یه ماشین زده بود به یه الاغ بدبخت!!!!
:: موضوعات مرتبط:
<-CategoryName->
:: برچسبها:
<-TagName->